یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

وبلاگ شخصی آریا صلاحی

یک عنکبوت مُرده

حاصل تنهائی ام از جمع ها بیرون شده
عنکبوتی مُرده ام در تار خود مدفون شده
دل به چوپان بسته و خون خودم را خورده ام
آبروی گرگ های گله ام را برده ام
____________________

www.aria-salahi.ir
instagram/aria.salahi





پیام های کوتاه
  • ۳۰ خرداد ۹۴ , ۱۰:۳۸
    نذر
  • ۵ ارديبهشت ۹۴ , ۱۳:۴۹
    گاو
  • ۲۰ فروردين ۹۴ , ۲۰:۱۶
    هلن
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها
جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

ماریو




گاهی از ابرها جای باران

جوجه تیغی می بارد

لاکپشت ها هم هیچوقت سرشان توی لاک خودشان نیست

مگر اینکه با دوپا

محکم بزنید توی سرشان

گل ها فقط ظاهرشان گل است

اگر بزرگ باشی و نزدیکشان شوی

کوچکت می کنند

اگر کوچک باشی، تو را می خورند...

از یک جایی به بعد، دیگر به آنچه می بینی اعتماد نکن

روی هر پلی قدم می گذاری،

هر لحظه ممکن است زیر پایت خالی شود...

شاید پرنسست در آن قلعه ای که برای فتحش جان کنده ای نباشد


اینها همه را در کودکی

«ماریو» سعی داشت به من بفهماند

و من

خیلی دیر یاد گرفتم... .


# آریاصلاحی



نظرات  (۲)

ولی من فکر نمیکنم ماریو هم اینقد بی رحم بوده باشه که وقتی گیج هستیم بین اینهمه معلم، اونم نقش معلم رو بر عهده بگیره :)
چه جالب تا حالا اینجوری بهش فکر نکرده بودم راست میگن شاعرا یه چیزایی رو میبینن که مردم عادی نمیبینن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">